تلاش سه زن برای ایجاد تغییر
داستان فیلم ارقام پنهان علی رغم آن که حول محور سه «زن» سیاهپوست میگردد اما به خوبی نشان دهنده جامعه سیاه پوستان آمریکا در زمانی نه خیلی دور از حالاست. از نظر موقعیت زمانی، فیلم در زمان جنگ سرد میان شوروی و آمریکا روایت میشود و از رقابتی میگوید که میان این دو کشور برای فرستادن فضانوردان به مدار زمین در جریان است.
به طور کلی، ارقام پنهان داستان سه زن را میگوید که هر سه در حوزه خود بسیار توانمندند و در ناسا مشغول به کار هستند. این سه زن به واسط اینکه «زن رنگین پوست» هستند با محدودیتهای بسیاری نسبت به مردان و همچنین زنان دیگر رو به رو هستند. هر سه آنها به دنبال رشد و ترقی اند و سعی دارند با محدویت های پیش رویشان مبارزه کنند.
یکی از آنها به عنوان یک محاسبه گر و کامپیوتر انسانی به یکی از بخشهای سطح بالای ناسا که برای طراحی است میرود، دیگری برای ترقی شغلی و مسئول بخش شدن تلاش میکند و یکی نیز رویای مهندس ناسا شدن را در سر دارد و فیلم به مبارزات و تلاش این سه زن برای رسیدن به این اهداف و حتی حقوق اولیه خود میپردازد.

ارقام پنهان، بازنمایی زنانه از تبعیض علیه سیاه پوستان
تبعیض سیستماتیک علیه سیاه پوستان، بعد از الغای برده داری در آمریکا، موضوعیست که در آثار سینمایی زیادی به آن پرداخته شده است اما در «ارقام پنهان» این مساله با بازنمایی زنانه، لطیف و دقیق، و در بستری از طنز ملایم نشان داده میشود که مخاطب بی آن که از تلخی بسیار موضوع دلزده شود، به خوبی آن را درک میکند و شور و هیجان زنانه سیال در فیلم نیز به خوبی آن را به اثری خاص و دیدنی تبدیل میکند.
در ادامه، بیشتر به نقد و بررسی این اثر سینمایی، با بازنمایی نقش و حضور زنان خواهیم پرداخت و سعی داریم به پاسخ این سوال اصلی بپردازیم که چه عوامل و زمینههایی در شکل دادن تغییرات به زنان کمک میکند و یا حداقل موثر است؟ تا در نتیجه بفهمیم که امروزه اگر میخواهیم به حقوقی برابر دست پیدا کنیم، باید چه کنیم و چه پیشنهاداتی موجود است.
البته باید تاکید کنیم که منظور ما از برابری، برابری در حقوق انسانی است؛ در واقع ما در پی انکار تفاوتهای بین دو جنس نیستیم و هدفمان نفی روابط صحیح میان زن و مرد نیست اما منظور رسیدن به شرایطی است که در آن حقوق به حق زنان به عنوان یک انسان احقاق شود و استعدادهای ذاتی آنها شکوفا شود؛ یعنی شرایطی مهیا شود که زنان بتوانند تواناییهای خود را به ورطه ظهور و بروز برسانند.

نقش همسران زنان تاثیرگذار در تغییرات
آن چه در فیلم میبینیم، آن است که شریکها یا همسرهای این زنان همراهی لازم با جریان آغاز شده توسط همسرانشان را ندارند؛ این عدم همراهی لزوماً از سر مخالفت محتوایی با موضوع نیست بلکه میتوان دید که عموماً از سر ناآگاهی، ترس و یا توجیه نبودن از اهمیت مساله است. یعنی مرد، ترس آن را دارد که با پذیرفتن فضای شغلی جدید توسط همسرش از سوی جامعه سفیدپوستان تهدید شود، پذیرفته نشود و یا همسرش آسیبی ببیند. پیش از این ها نیز علت مهم این است که اصلاً تصوری از تغییر اوضاع ندارند!
اما پس از تلاشهای همسرانشان و کش و قوسهای فراوان نهایتاً انگار سد دفاعی شان شکسته میشود و کم کم باور به زنانشان در آنها اتفاق میافتد. البته واقعیت آن است که شاید هر زنی، چنین قدرتی برای تنهایی جنگیدن نداشته باشد و اینجاست که نقش مهم همسر، به عنوان حامی و پشتیبان، پررنگ میشود.
به این ترتیب میتوان این طور نتیجه گیری کرد که اگرچه نقش همسران این افراد ترقی خواه مهم است اما عدم همراهی آنان به معنای اتمام کار و شکست نیست بلکه میتوان همچنان تلاش کرد و برای همراه کردن خانواده با خود اقدام نمود.

مخالفت با تغییر، از سر عناد یا عادت؟
سوی دیگر در ارقام پنهان افراد مختلفی را میبینیم که واکنشهای گوناگونی نسبت به این زنان دارند و در وهله اول ما را متوجه این موضوع میکنند که در مسیر این تغییر، قطعاً همه چیز ساده نیست و افراد بسیاری احتمالاً سر مخالفت خواهند داشت. در این باره این سوال برای ما شکل میگیرد که آیا هر کس که با تغییرات مثبت برای زنان مخالف است، این مخالفت او از سر عناد و قصد غرض است؟
آن چه سعی دارد فیلم به ما نشان بدهد، این است که جواب این سوال خیر است. خیلی از افراد صرفاً به شرایط موجود (به عنوان مثال در این فیلم، تبعیض بین سیاه پوست و سفید پوست) عادت دارند و تغییر شرایط را نمیتوانند تصور کنند و لزوماً سر دشمنی و اصرار بر ادامه وضعیت موجود ندارند.
یکی از راههای موثر برای به ثمر رسیدن تلاشها برای رسیدن به اهداف والا همراه کردن همین قشر خاکستری است اما این کار چگونه انجام میشود؟ اگر دسته ای از افراد در مساله ای ذی نفع نباشند، چرا باید همکاری کنند با تغییر وضعیت؟ چگونه باید آنها را همراه کرد؟
پاسخی که فیلم ارقام پنهان به ما در این مورد میدهد، در وهله اول، صبر و آرامش است؛ در هر مقطعی از فیلم اگر یکی از دخترها عصبانی میشد و با تندی برخورد میکرد، نتیجه نهایی حاصل نمیشد و در نتیجه آن عصبانیت، همراهی آن افراد هم به واسطه عدم درکشان از شرایط از بین میرفت.
در مرحله بعدی باید سعی شود که علی رغم شرایط سخت، خودمان را اثبات کنیم و این کار را با نشان دادن تواناییهایمان در جایی که هستیم انجام دهیم. از سوی دیگر، گاهی اوقات دیگر زمان صبر و مماشات تمام میشود و گویا وقت فریاد است!
نمونه این طغیان و اعتراض را در فیلم نیز مشاهده میکنیم؛ آن جایی که یکی از شخصیتها بر سر رئیس خود فریاد میکشد و شرایط نامساعد خود را توضیح میدهد. این حرکت چون در زمان مناسب است، طرفداری رئیس را نیز کسب میکند و منتج به نتیجه دلخواه میشود.
در نهایت این طور میتوان گفت که قشر منفعل را باید با آگاهی بخشی همراه کرد تا بتوان از انرژی و پتانسیل آنها نیز استفاده نمود.
انگیزه افراد برای همراهی با تغییرات
سوال دیگری که پیش میآید این است که انگیزه افراد برای همراهی با تغییراتچیست؟ آیا به عنوان مثال در فیلم ارقام پنهان همه واقعاً به برابری و احقاق حقوق از دست رفته زنان سیاه پوست میاندیشیدند؟ فیلم به وضوح نشان داد که این طور نیست!
مثل رییس بخش مطالعات فضایی که صرفاً به پیشبرد کارش فکر میکرد و از کمک به شخصیت اصلی زن داستان به دنبال اهداف انسان دوستانه نبود الزاماً. در واقعیت نیز در بسیاری موارد همین گونه است؛ اگرچه هدف آن است که ما عموم افراد را با خودمان (با هدفمان) همراه کنیم اما میتوان به هدفی رسید، بی آن که تک تک افراد جامعه با آن درگیر شوند. بنابراین این عدم همراهی عمومی میتواند منجر به شکست قطعی طرح یا ایده و هدف نشود.
آغاز تغییرات از کجاست؟
جواب ساده و البته اصلی این است: وقتی در وهله اول خود افراد به حقوقشان آگاه میشوند و آنها را مطالبه کنند. میبینیم که در اوایل فیلم، انگار پذیرش تبعیض از سوی زنان هم وجود دارد اما کم کم میل به تغییر به صورت جدی آشکار میشود و نمود بیرونی نیز مییابد تا آن جا که کم کم، جامعه نیز پذیرای تغییر میشود و در طی سالها، حقوق سیاه پوستان را به رسمیت میشناسد.
البته ارقام پنهان به خوبی این را هم نشان داد که جامعه سرمایه داری و اقتصادی و نتیجه محور، تنها در صورتی به حقوق تو میپردازد که مفید باشی و در سیستم ارزش گذاری او، ارزشمند! در غیر این صورت اصلاً قرار نیست متوجه کمبودها و مشکلات تو بشود و تلاشی برای رفع مشکلت بکند؛ یعنی این تلاش برای رفع مشکل هم برای آن است که بهره وری افراد افزایش یابد و از سر دلسوزی و خیرخواهی و انسان دوستی نیست.
البته که نمیتوان حکم کلی داد و قطعاً در هر جامعه ای افرادی هستند که نگاه صرفاً مادی ندارند و به حقوق انسانی افراد نیز اهمیت میدهند.
ارقام پنهان، چه چیز را به ما میگوید؟
ارقام پنهان چرا به این نام نامگذاری شده است و قرار است به ما چه چیز را بگوید؟ به نظر میرسید ارقام پنهان اعدادی هستند که ندیدن آنها، کارها را با مشکل و حداقل با تاخیر مواجه میکند؛ اعدادی که میتوانند نشان از انسانهایی باشند که دیده نمیشوند، چون زن هستند، سیاه پوست اند یا… و از دیدهها پنهان شده اند اما ندیدن توانمندی آنها کارها را با سختی و تاخیر مواجه میکند.
نظر شما چیست؟ چرا نام این فیلم، این گونه انتخاب شده است؟