بازنمایی سه زن در رهایم کن
رهایم کن سریال نمایش خانگی ایرانی در ژانر درام عاشقانه تاریخی به کارگردانی شهرام شاهحسینی و نویسندگی مجید مولایی، سینا شفیعی و سجاد ابوالحسنی است که در سال ۱۴۰۱ از شبکه اینترنتی فیلیمو به نمایش درآمد. محسن تنابنده، هوتن شکیبا، هدی زینالعابدین، بابک کریمی، مونا احمدی، مائده طهماسبی و شهرام قائدی از بازیگران این مجموعه هستند. پخش این مجموعه از ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ در فیلیمو آغاز شد و در ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ به پایان رسید.[۱]
تصویری که در ابتدای سریال از زنان مشاهده میکنیم، به طور عمده در سه زن شخصیت اصلی داستان بازنمایی میشود. در ابتدا با شخصیت نغمه مواجه میشویم که گویا گناهی مرتکب شده و از همسرش حاتم تقاضای بخشش دارد اما بار این گناه آنقدر بزرگ است که پذیرفته نمیشود و این سؤال برای مخاطب ایجاد میشود که این گناه چیست که حاتم نمیتواند همسرش را ببخشد؟ درواقع اولین برخورد ما با یکی از زنان در داستان، زنی گناهکار با یک خطای نابخشودنی است.
در ادامه با افسانه رو به رو میشویم که در همان دقایق اول با حرکات ناپختهاش که ناشی از کمتجربگی و سن کم است، به مخاطب این حس را القا میکند که با دختر نازدانه یک خان ثروتمند مواجه است که چیزی از زندگی نمیداند و درگیر فانتزیهای خودش است. سادهلوحی در شخصیت افسانه خیلی زود خودش را نشان میدهد و مهر تأییدی بر فرضیه اولیه مخاطب میکوبد.
مارال شخصیت زن دیگر و البته مهم و کلیدی در این سریال است که به سرعت در داستان با محبت بین او و حاتم مواجه میشویم. علاقه ای که معمولاً سناریوی ثابتی در قصههای عاشقانه است؛ مرد ثروتمندی که علی رغم تفاوتها و خانواده متمول اش دل در گروی مهر دختری فقیر میدهد و تفاوتها را نادیده میگیرد. مارال خود را در میان دیالوگهای داستان، به شکل شخصیتی منطقی نشان میدهد که اولویت اش خانواده اش است و در عین حال مستانه و دلبر رفتار میکند. شاید برای مخاطب این سوال پیش بیاید که ارتباط میان حاتم و مارال چگونه است؟ این حد از صمیمیت در پی عقد شرعی پنهانی میان آن دو است یا دوستی ساده ای است که به دنبال عدم تقید این دو شخصیت به وجود آمده؟ به هرحال، از آن جا که هر فیلم را باید در بستر زمانی خودش مورد بررسی قرار داد، میشود حدس زد که در دهه پنجاه این رفتار از سمت یک دختر، خیلی منطبق با عرف جامعه خود نبوده است.
مردان قربانی اشتباهات زنان
با جلوتر رفتن روند سریال، دید ما نیز از شخصیتها بیشتر میشود و میتوانیم بهتر و دقیقتر، بازنمایی سریال از زنها را مشاهده کنیم.
در همین راستا میتوان چنین گفت که با لحاظ مجموعه اعمال و رفتار برآمده از زنان در این سریال این طور به نظر میرسد که مردان قربانیان مشکلاتی هستند که زنان به طور خواسته یا ناخواسته عامل اصلی آن بودهاند. برای مثال افسانه با اشتباه خود در ابتدای سریال که به دلیل سادگی و کمتجربگیاش رخ داد، سرمنشأ مشکلات و چالشهای جدی بود که همه خانواده را با آن درگیر کرد. حتی تعدادی از اشتباهات برادرش حاتم نیز برای حل چالشهایی بود که افسانه خلق کرده بود و در اصل حاتم سعی در موجه کردن اشتباهات او داشت.
از سوی دیگر مارال باعث تفرقه میان دو برادر میشود و در عمل به واسطه عشق و خواستن او فتنه در خانواده به پا میشود. حتی به نحوی نشان داده میشود که گویی مارال نیز از عشق به حاتم مطمئن نبوده و به هاتف نیز کاملاً بیمیل نیست و هرچه جلوتر میرود این تردید بیشتر شده و در عشق او به حاتم نیز رسوخ میکند. به عبارت دیگر تصویری که از این زن بازنمایی میشود، تصویر یک زن عاشق و وفادار نیست.
نغمه شخصیت زن مهم دیگر در این سریال، در ابتدا به شکل زنی سنگدل که از فرزند خودش نیز گذشته بود، نشان داده میشود؛ زنی که مادر بودنش پر از خدشه است و به مخاطب این طور القا میشود که هر مادری خوب نیست و الزاماً شایسته احترام نیست. از سوی دیگر در انتهای داستان، چرخشی عجیب از این شخصیت را شاهدیم که به ذهن مخاطب این طور متبادر میشود که انگار «زنها همیناند! زود تغییر میکنند و قابلاعتماد نیستند!»
نغمه در مجموع، با همه تغییر و تحولات ضد و نقیضش که گاهی مثبت است و گاهی منفی، در نهایت با شخصیتی در قالب یک نامادر و زنی هوسباز برای مخاطب باقی میماند و حتی در لوکیشن پایانی فیلم فرزند بیگناه خانواده به عمویش که گویی شخصیت خوب داستان شده است، سپرده میشود.
تطهیر اشتباهات مردان داستان
درواقع مردان این قصه، علاوه بر قربانی بودن بهواسطه اشتباه زنان، خیلی سادهتر از زنها تطهیر میشوند و این موضوع طوری نشان داده میشود که مخاطب با آن همراه شده و انگار تغییر شخصیت مرد را میپذیرد؛ برای مثال تغییر شخصیت منفی هاتف را میبینیم که بعد از تمام کارهایی که مرتکب شد سعی در اصلاح دارد. شخصیت حاتم را نیز میبینیم که مدام به واسطه اشتباههای زنان زندگیاش، یعنی افسانه، نغمه و مارال، دچار مشکلات زیاد و سختی میشود در حالی که خودش بیتقصیر است!

برای سخن پایانی، میتوان چنین گفت که گویا بازنمایی زنان در سریال «رهایم کن» به نفع زنان نیست و آنان به طور دائمی مورد هجمه قرار میگیرند. علی رغم آن که محور کلیدی و نقطه ثقل داستان سریال را زنان شکل میدهند اما نقش مؤثر زنان از واقعیت به دور است و ما با زنان قوی، تأثیرگذار و موجه روبرو نیستیم. از طرف دیگر در این سریال چهرهای دستکاری شده از زن و مرد را شاهد هستیم و وزن بازنمایی نقش مثبت و منفی برای زن و مرد تعادل ندارد. زن عامل مشکلات است و مرد قربانی آنها!

[۱] منبع : ویکی پدیا